روایت فراز و نشیب زندگی علیاکبر صالحی در «برمودا»
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۴۱۷۷
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، صالحی که دانشآموخته فیزیک هستهای است، در کربلا به دنیا آمده است و این اتفاق را یکی از الطاف الهی میداند. او در جواب این پرسش که «چرا برخی سیاستمداران ما متولد عراق هستند؟» اینگونه پاسخ میدهد: اگر در متون تاریخی به دنبال بغداد بگردید، متوجه میشوید که این کلمه از دو بخش بُغ و داد تشکیل شده است که به معنای خدا داد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعداد زیادی از ایرانیها به این کشور مهاجرت میکردند. بسیاری از خانوادههایی که در آنجا زندگی میکردند اصالت ایرانی داشتند اما ما شهروند عراق نبودیم؛ زیرا پاسپورت عراقی نداشتیم.
این دیپلمات سابق در کتاب خاطراتش آورده است که گاهی در عراق مورد آزار و اذیت کلامی قرار میگرفتند و آنها را عجم خطاب میکردند. صالحی اعتقاد دارد که یکی از اقداماتی که انگلیسیها در آن زمان انجام میدادند این بود که بین مردم اختلاف بیندازند. تلاش آنها این بود که ایرانیها و عراقیهای اصیل زندگی آرام و مسالمتآمیز در کنار یکدیگر نداشته باشند اما زندگی ما در کنار هم خوب بود.
او باور داشت که انگلیسیها با اقداماتی روانشناسانه عدم اعتماد را میان مردم به وجود میآوردند؛ در آن زمان اصطلاحی میان مردم عراق رواج یافته بود آنها به ایرانیها میگفتند: «عجمی برو» یعنی ای غریبه از اینجا برو. البته نمیخواهم تقصیر را گردن انگلیسیها بیندازم اما این کار نشاندهنده ظرافت کار انگلیسیها بود. ایرانیان در آن زمان در حوزههای مختلف در کشور عراق بسیار موفق بودند مانند حرفه پزشکی، مهندسی، دانشگاه و ....
علیاکبر صالحی دوست داشت تا مانند پدرش پا به عرصه تجارت بگذارد و بسیار به مسائل مالی علاقه داشت و احساس میکرد که پول داشتن خوب است. خانه آنها در کاظمین نزدیک بازار حرم بود و در آنجا لباسفروشیهای زیادی وجود داشت که شاگردانی کم سن و سال در آنها مشغول بودند و هر فردی که برای خرید میآمد به آنها انعام میداد؛ همین ماجرا باعث شد تا صالحی علاقهمند کار در لباسفروشی شود.
پس از اصرارهای فراوان بالاخره پدر خود را راضی کرد تا در مغازه یکی از دوستانش شروع به کار کند و نهایت موفقیت را در این موضوع میدید؛ اما صالحی برخلاف رویه معمول، پیش از خرید از افراد درخواست انعام میکرد و پس از مدتی عذر او را خواستند. نهایت تصور این استاد دانشگاه این بود که مانند پدرش بازاری خواهد شد اما پدرش فقط میخواست او درس بخواند.
جالب است بدانید که بسیاری از اجداد صالحی فقه خوانده بودند اما او برخلاف آنها به سمت فیزیک هستهای رفت؛ به گفته خودش «ما نسل مدرن بودیم و علم را رها نکردیم بلکه فقط نوع علم را تغییر دادیم.»
این رئیس سابق دانشگاه صنعتیشریف در مورد ماجرای ورودش به دانشگاه MIT آمریکا نیز میگوید: تصمیمم برای رفتن به آمریکا کاملا ناگهانی بود و گفتم اگر موفق شوم، میمانم اگر هم موفق نشوم، برمیگردم. او با خنده ادامه میدهد که «رویم نیز زیاد بود و میخواستم بهترین دانشگاه آمریکا درس بخوانم». دو الی سه ترم ابتدایی را با پول پدر درس خواند و سپس از دانشگاه بورسیه گرفت.
او عاشق فیش مکها و میلکشیکهای مکدونالد است. صالحی قصد داشت که در آمریکا بماند و زمانی که برای گرفتن گرین کارت اقدام کرد، فردی به او گفته بود که در صورتی که موفق به اخذ گرین کارت نشوی، باید خاک آمریکا را ترک کنی. صالحی با ویزای توریستی به آمریکا رفته بود و از اینکه در این راه موفق نشود، ترسید.
سپس از گرفتن گرین کارت آمریکا انصراف داد و برای مهاجرت به کانادا اقدام کرد. زمانی که با مهاجرت کانادا موافقت شد، باید برای گرفتن گرین کارت به آمریکا میرفت اما مهر پاسپورت او در زمان رژیم گذشته به گونهای بود که در آن آمده بود «برای مهاجرت اعتبار ندارد». بنابراین باید برای تعویض پاسپورت اقدام میکرد.
زمانی که درسش تمام شد، پدرش از علیاکبر خواست تا به ایران بازگردد؛ زیرا باقی برادرانش مهاجرت کرده بودند. اما او میخواست در آمریکا بماند یا به کانادا برود. سال ۵۶ صالحی به ایران بازگشت و در اوایل انقلاب که رئیس دانشگاه صنعتیشریف بود با ایرانیانی که در آمریکا بودند مذاکره کرد و توانست تعدادی از آنها را به ایران بازگرداند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: علی اکبر صالحی برمودا انگلیسی ها گرین کارت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۴۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مهاجرت» توازن توانمندیهای توسعهای را دگرگون میسازد
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بافتار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای، بستر ویژهای برای فعالیتهای علمی جامعهشناختی فراهم میسازد و این بافتار در سبک و رویکرد حاکم بر کار جامعهشناس و ماهیت فعالیتهای جامعهشناختی بازتاب مییابد.
اصغر میرفردی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه شیراز) در مقالهای با عنوان «مروری بر مطالعات جامعهشناختی در زمینه آموزش، مهاجرت و
تحولات توسعهای در ایران» به این موضوع اشاره میکند که کارل مانهایم (Karl Mannheim) معتقد است نظریهها و فعالیتهای جامعهشناختی از نظر شناختشناسی، بازتاب زمانه و زمینە کنشگران این حوزه تخصصی است.
* سیر شکلگیری و فعالیتهای رشته جامعهشناسی در ایران
این پژوهشگر مینویسد: رشته «جامعهشناسی» در ایران، همزمان با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ خورشیدی مورد توجه قرار گرفت و با پیشگامی زندهیاد، غلامحسین صدیقی، مانند یک رشتە تخصصی بنیان نهاده شد.
او در ادامه میدهد که سیر شکلگیری و فعالیتهای رشته جامعهشناسی در ایران را میتوان در چند دوره گوناگون دستهبندی کرد:
دوره پایهگذاری رشتۀ جامعهشناسی: از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تا تأسیس مؤسسۀ تحقیقات و مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۷ خورشیدی را میتوان جزء این دوره دانست. دوره تثبیت و گسترش: این دوره از تأسیس مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران تا زمان انقلاب سال 57 را دربرمیگیرد. دوره آموزشمحور و تغییرات ساختاری: این دوره که از57 تا میانه دهه ۱۳۷۰ را در برمیگیرد، به پیروی از تغییرات انقلابی و برنامه انقلاب فرهنگی پس از انقلاب، با تغییر در نیروی انسانی، محتوای آموزشی و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی همراه بود. فعالیتهای این دوره بیشتر آموزشی بود و از میزان فعالیتهای پژوهشی سالهای پیش از انقلاب، تا اندازهای کاسته شد. دوره تشکلیابی دوباره و آموزش-پژوهشمحوری: این دوره از میانه دهه ۱۳۷۰ تاکنون را در برمیگیرد و تفاوتهایی را در دولتهای چهارگانه به خود دیده است، گاه فعالیتهای جامعه-شناختی مورد اقبال واقع شده و گاه نیز با محدودیتها و موانعی روبهرو بودهاند. رشتهها و گرایشهای علوم اجتماعی و تحصیلات تکمیلی در این دوره گسترش یافتند. جابجایی محل زندگی فرد از یک منطقه به منطقه و یا سرزمین دیگر را مهاجرت میگویندمیرفردی توضیح میدهد که با گسترش واحدهای دانشگاهی همچون دانشگاه آزاد، دانشگاه پیامنور و دانشگاه علمیکاربردی، رشتههای علوم اجتماعی نیز گسترش یافتند؛ اما چنین گسترشی در همۀ دانشگاهها و مناطق کشور، کیفیت مطلوب و مورد انتظار را به همراه نداشته است.
* تعریف مهاجرت از منظر جامعه شناسی
او در ادامه به این موضوع اشاره میکند که جابجایی محل زندگی فرد از یک منطقه به منطقه و یا سرزمین دیگر را مهاجرت میگویند. در تعریفی دیگر، بر پایە دانشنامە جمعیتشناسی مهاجرت، تغییر مکان افراد، یا گروههایی از افراد، که با تغییر دائمی یا نیمه دائمی محل سکونت خود همراه است.
این نویسنده معتقد است که عامل مهمی که نقش مهاجرت را در پیوند با وضعیت توسعه تحلیل میکند، آموزش است. مهاجرت سرمایە انسانی یا جمعیت در سن فعال و ماهر و متخصص از یک منطقه به منطقه دیگر، میتواند توازن توانمندیهای توسعهای را دگرگون سازد.
* رابطه مهاجرت و توسعه جامعه
در این مقاله آمده است که مهاجرت سرمایه انسانی به خارج از کشور، نقش تعیینکنندهای در وضعیت توسعهای کشورهای جهان سومی دارد. رسالت جامعهشناسی و جامعهشناسان در این فراگرد، مهم است و میزان توجه آنها به مهاجرت و زمینهها و پیامدهای آن، نقش مهمی در پویایی و توسعه جامعه دارد.
در ادامه مینویسد با توجه به فعالیت ۹۰ سالۀ جامعهشناسی در ایران، این نوشتار در پی مرور مطالعات مهاجرت در ایران است و به این پرسش پاسخ دهد که جامعهشناسی ایران چه فعالیتهایی در زمینه مهاجرت، آموزش و توسعه داشته است؟
* مطالعات مهاجرت و جامعهشناسی در ایران
به زعم میرفردی جامعهشناسی در ایران متناسب با تحولات اقتصادی و اجتماعی، تحولات چندگانهای را به خود دیده است. در پی تغییرات در سبک و میزان مهاجرت در ایران، مطالعات علوم اجتماعی به ویژه جامعهشناختی در زمینه مهاجرت نیز دچار تحولات مرتبط با تغییر سبک مهاجرتی شدند.
مطالعات مهاجرت در ایران نشان داد که مهاجرت فزاینده موجب خالی شدن مناطق مهاجرفرست از سرمایه و نیروی انسانی فعال میشود و منجر به بازتولید عقبماندگی در این مناطق شده است.
* تاثیرات مهاجرت سرمایههای انسانی به خارج از کشور
به گفته این پژوهشگر افراد جوان، تحصیلات و مهارت بیشترین سهم از مهاجران به شهرهای بزرگ را دارند. مهاجرت این دسته از افراد موجب توسعۀ نابرابر مناطق کشور و بازتولید توسعه نیافتگی مناطق کمبرخوردار میشود.
بدینترتیب نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهاجرت سرمایههای انسانی به خارج از کشور، گردانە بازتولید عقب ماندگی کشور را ایجاد میکند و با وجود گسترش آموزش تخصصی دانشگاهی و غیردانشگاهی در کشور، وضعیت نابسامان اشتغال در کشور، زمینۀ مهاجرت سرمایههای انسانی را فراهم میسازد.
او در انتها مینویسد مطالعات یک دهه اخیر نشانگر افزایش میل به مهاجرت به خارج از کشور است و میزان مهاجرت سرمایههای انسانی توانمند به خارج از کشور گسترش یافته است.
انتهای پیام/